اسلام آئین زندگی مخالف بیفکری

پاسخی به شبهات بیخدایان و سکولاریسم و افراد زندیق

اسلام آئین زندگی مخالف بیفکری

پاسخی به شبهات بیخدایان و سکولاریسم و افراد زندیق

اسلام، دین شمشیر نیست(۲)

عملکرد پیروان مذاهب

 وقتی به شکلی که در بخش قبلی بحث گفتم، برای اسلامستیزان استدلال میکنیم، عکس العمل آنها دوگونه است اول اینکه دست به تحریف و تفسیربرأی در تاریخ بزنند و جنگهای دفاعی پیامبر و علی(ع) و حسنین(ع) را تهاجمی جلوه دهند که این عمل آنها بیشتر از آنکه اسلام را ضایع کند، خودشان را ضایع میکند؛ چرا که هر کس تحقیق کند پی به دروغگویی و دروغپردازی این افراد میبرد.

دومین واکنش اسلامستیزان به استدلال فوق اینستکه عملکرد مسلمانان را وسط بکشند و لشکرکشیهای سلاطین عرب و ترک که به نام نشر اسلام انجام میشد را بهانه کنند. از سویی هم وضعیت امروز مسلمین را بهانه میکنند و میزان قتل و تروری که در کشورهایی که اسم اسلامی را یدک میکشند، را به رخ میکشند. پاسخ این شبهه را نیز میدهیم.

۱. در مورد لشکرکشیهای سلاطین مسلمان، باید انرا با سلاطین سایر مذاهب مقایسه کنیم و ببینیم که آنها چه کرده اند.

 در مورد یهودیان که کاملا بدیهیست که به چه نتیجه ای میرسیم. این گروه که هنوز هم در قرن بیست و یکم دم از برتری نژاد خود میزنند و برای سایر نژادها هیچ ارزشی قائل نیستند هر گاه قدرت را در دست گرفتند درست مانند زنووا در یمن و یهودیان خیبر شروع ظلم و جور و جنایت نمودند. نمونه دیگر آنرا در جنایات پیاپی دولت کثیف اسرائیل در حق مردم مظلوم لبنان و فلسطین میبینیم که یهودیان حمام خون براه انداخته اند. یهودیان حتی وقتی قدرتی در دست نداشتند نیز دست از تلاش برنمیداشتند و سعی میکردند با نزدیکی به جباران و زورمندان به اهداف خود برسند فقط به عنوان یک نمونه اینرا بگویم که در یهودیه قدرت در دست رومیان بود و یهودیان خداپرست با تمام تلاش سعی کردند که عیسی را به صلیب بکشند در حالی که رومیان کافر تلاش چندانی در این راه نمیکردند. همین همنشینی با جباران بود که زمینۀ ایجاد رژیم منحوس صهیونیستی را فراهم کرد.

 در مورد زرتشتیان، هم باید بگوییم که در تنها حکومت زرتشتی تاریخ یعنی ساسانیان، زورگویی و قلدرمأبی شاهان ساسانی فراوان یافت میشود که در بحثهای مبارزه با پان ایرانیسم پیرامون ان سخن میرانم ولی در اینجا فقط اشاره میکنم به جنایت شاپور ذوالاکتاف در حق اعراب که در پی تجاوز به خاک عربستان عربها را اسیر کرد و شانه هایشان را با میله به هم دوخت و انوشیروان که با ناجوانمردی تمام مانویان را از سر راه برداشت و جنایات و عملکرد سیاه ساسانیان در سالهای آخر حکومتشان.

 اما در مورد مسیحیان که به دروغ دینشان را دین صلح و دوستی مینامند در اینجا میخواهم توضیح مفصلتری بدهم:

 برعکس آنچه مسیحیان ادعا میکنند عملکرد پاپها و شاهان قرون وسطایی اروپا نشان میدهد که این گروه در جنایت و بشرستیزی دست سایر مکاتب را بسته است و خود بدون هیچ رقیبی در جایگاه اول قرار دارد. به غیر از آنهمه آدمکشی و انسانسوزی که به اسم دین در داخل اروپای مسیحی هزاران نفر را به کام مرگ کشید، در مقابل یهودیان و مسلمین نیز، مسیحیان اوج وحشیگیری خود را نمایاندند. در زیر فقط به چند مورد از دهها مورد جنایت مسیحیان اشاره میکنم:

- کشتار و نسل کشی وحشیانۀ یهودیان در دوران قرون وسطی تا جایی که یهودیان اروپا به دولت مسلمان عثمانی پناهنده شدند.

-کشتار مسلمین مقیم اسپانیا پس از سقوط دولتهای اسلامی آندلس، آنهم بعد از صدور اجازۀ اقامت برای مسلمین در قرن پانزدهم میلادی! باقیماندۀ این گروه نیز بعد از فاجعۀ انسانی توسط کشتیهای عثمانی نجات یافتند.

-کشتن مردم عادی بیت المقدس، اعم از زن و کودک آنهم در مسجدالاقصی و بعد از امان دادن به آنها! در سال ۱۰۹۹ میلادی و در اولین جنگ صلیبی.

-کشتن اسرای مسلمان سلجوقی و خوردن گوشت تن آنها برای ترساندن جاسوسانی که در بین سپاه صلیبی حضور داشتند در اولین جنگ صلیبی.

-کشتن ۲۰۰ اسیر مسلمان عثمانی، در آخرین محاصرۀ قسطنطنیه، در پاسخ به کشته شدن ۴۰ نفر از نیروهای بیزانسی در حین عملیات پارتیزانی بر ضد عثمانیان در سال ۱۴۵۳ میلادی. بیزانسیها حتی سرهای بریدۀ این اسرا را بر روی باروها قرار دادند تا عثمانیها ببینند!

- در حملۀ روسها به قلعه اسمعیل در ساحل رود دانوب، در سال ۱۷۹۰ میلادی فرمانده روسها بخاطر نداشتن غذا به سربازانش دستور داد از گرفتن اسیر خودداری کنند و روسها تمام مدفعین قلعه را اعم از کسانی که تسلیم شدند یا زخمی شدند را کشتند و حتی یک نفر را زنده نگذاشتند!

-در شورشهای جدایی یونان از دولت عثمانی در سال ۱۸۲۱ میلادی، یونانیان شورشی اقدام به کشتار مسلمین کردند و حتی به زنان و کودکان نیز رحم نکردند به همین خاطر است که الان در یونان تعداد مسلمانان خیلی کم است.

 این در حالیست که رفتار مسلمین با ملل مفتوحه خیلی بهتر از مسیحیون بود و برای مثال در آندلس اسپانیا مسلمین به جای ایجاد ویرانی به ایجاد یک مرکز فرهنگی بزرگ پرداختند.یکی از علل پیشرفت عثمانی در خاک اروپا هم رفتار انسانی و عدم تفتیش عقاید مردم اروپا بود.

 حتی جزیه ای که عثمانی از مردم نامسلمان اروپا میگرفتند از مالیاتهایی که دولتهای اروپایی از آنها  میستاندند، کمتر بود. همچنین سفاکترین سلاطین مسلمان هم کارهای فوق الذکر را با نامسلمانان نکرده اند.

ممکن است برخی بحث درگیریهای بین شیعه و سنی را مطرح کنند ولی در این زمینه هم کارنامۀ کسیحیان اروپا بسیار سیاهتر از کارنامۀ سلاطین مسلمین است. برای مثال به مورد زیر توجه کنید:

 در ۲۴ اوت ۱۵۷۲ در شب عید سنبارتلمی کلیساهای پاریس ناقوسهای خود را به صدا در آوردند. کاتولیکها شب هنگام به خانه های پروتستانها ،که قبلا آنها را با صلیب سرخ علامتگذاری کرده بودند، هجوم بردند و نه تنها مردان و زنان پروتستان را کشتند بلکه به کودکانشان نیز رحم نکردند و آنها را نیز از دم تیغ گذراندند!

 این کشتار وحشیانه از پاریس به به شهرهای دیگر فرانسه سرایت کرد و در طول دو هفته، ۳۰۰۰۰ نفر از فرانسویها به جرم اعتقاداتشان توسط کاتولیکها کشته شدند.

پاپ، رهبر کاتولیکهای جهان، به مناسبت این کشتار بیرحمانه و ددمنشانه، شهر رم را چراغانی نمود و مدالی را به یادگار این کشتار منتشر کرد.

 

 چنین برخوردهای وحشیانه ای هر چند توسط سلاطین ظالمی مثل شاه اسماعیل و سلطان سلیم نیز روی داده است ولی تفاوتی در این است که ۱.این کشتارها خواستگاه مردمی نداشت بلکه حکومتها برای تثبیت قدرت خود مخالفین را نابود میکردند ۲.این کشتارها در ملل اسلامی، مقطعی و خیلی محدودتر بود ۳.رهبران مذهبی مسلمان تشویقگر این قتلها نبودند یا اقلا برای اینکار مدال صادر نمیکردند.

بنابر آنچه گفته شد بدیهیست که باید بپذیریم که این اسلام است که دین صلح و دوستی است و این مسیحیت است که دین شمشیر و خشونت است.

۲. و اما در مورد قتل و تروری که یک عده به رخ ما میکشند به موارد زیر اشاره میکنم:

۱.قتل و ترور فرمان اسلام نیست و هر مسلمانی که اینکار را بکند گناهکار است. خداوند در قرآن میفرماید هرکس کسی را بکشد، گویی تمام مردم را کشته است:

مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً (مائده آیه 32)

همچنین پیامبرخدا(ص) میفرمایند: مؤمن کسی را با ترور نمیکشد. (طبری، جلدهفتم)

۲. من میپرسم گروههای تروریستی مثل القاعده را چه کسی بوجود آورده است؟ البته مسلم است که گروههای ترورگر در افغانستان و عراق همگی توسط نیروهای اطلاعاتی آمریکایی آموزش دیده و میبینند.

۳.اساسا واژۀ تروریست، عنوانیست که استعمارگرها بر روی نهادهای مردمی مخالف خود میگذارند. آیا عجیب نیست که عملیاتهای نیروهای مقاومت فرانسه بر ضد اشغالگران آلمان نازی، عنوان عملیات پارتیزانی، به خود میگیرد و عملیاتهای مشابه مردم مظلوم فلسطین و لبنان، عملیات تروریستی نامیده میشود؟ آیا هر دو گروه برای آزادی خاک خود تلاش ننموده اند؟ پس چگونه است که حزب الله لبنان تروریست است و پارتیزانهای فرانسه، قهرمانان ملی؟ بله، این سلاح تبلیغات است که تعیین میکند چه چیز خوب است و چه چیز بد! یک نکته جالب اینکه رژیم اشغالگر قدس نیز در سراسر دنیا با عملیاتهای تروریستی مبارزان فلسطینی و لبنانی را میکشد ولی هیچ قطعنامه ای از سوی سازمان ملل صادر نمیشود!

۴. خیلی مضحک است که وقتی یک رزمندۀ فلسطینی با بمب به خود میبندد و همراه با خود چند اشغالگر را که تا دندان مسلح هستند را هلاک میکند نام اینکار او تروریسم است و زمانی که خلبان هواپیمای آمریکایی با فشار یک دکمه، آخرین دستاوردهای بمب سازی کشورش را بر سر مردم غیرمسلح و بیدفاع بصره آزمایش میکند، این جنایت، از عوارض جنگ شمرده میشود!

۵. آنچه امپریالیسم و صهیونیسم جهانی، تروریسمش میخواند در جاهایی مثل فلسطین در واقع حکم دفاع از خود و نجات جان را دارد! اگر شما در یک بازی فوتبال با تیمی روبرو شوید که مدام توپ را به طرف صورت شما شوت میکند و داور را نیز پیشاپیش خریده است، آیا میتوانید بدون پاسخ به این عمل آنها صحیح و سالم از زمین خارج شوید؟ آیا اگر یکی از اوباش، یقۀ شما را در خیابان بگیرد و شروع کند به مشت زدن به صورتتان یا برای افرادی که برای شما محترمند، ایجاد مزاحمت کند، شما با او درگیر نمیشوید و میگویید: دعوا کار بدیست؟؟

 در فلسطین، رژیم اشغالگر با آنچه دارد بر سر فلسطینیها میکوبد؛ این حق مسلم فلسطینیهاست که با انچه دارند بر سر اشغالگران بکوبند!

۶. در آخر هم یادآور میشوم که افراد تروریست و قاتل، افرادی که سر انسانها را ببرند و سایرجنایات را مرتکب شوند در همه جای دنیا یافت میشوند و به نظر میرسد در غرب هم تعدادشان بیشتر باشد! اگر جنایات موجود در غرب را بازخوانی کنید پی میبرید که امثال آن در افغانستان و عراق یافت نمیشود.

چرا اسلام محکوم است؟

 حتما برای جوانان جای سؤال است که چرا با وجود این همه خشونتی که در سایر دینها دیده میشود، این اسلام است که محکوم به خشونت میشود؟ برای پاسخ به این سؤال توجهتان را به موارد زیر جلب میکنم:

۱. تا چند قرن پیش، مسلمانان تا قلب اروپا پیش رفته بودند و عثمانی تا نزدیک شهر وین پیش رفته بود. کشورهای اروپایی وحشت بسیاری از عثمانی داشتند و این باعث شد که با هم متحد شوند و با قرنها مبارزه عثمانی را که کم کم سلاطین بی لیاقتی زمام امورش را در دست گرفته بودند، در پایان جنگ جهانی اول دچار فروپاشی کنند و تقریبا تمام متصرفات اروپایی او در این سالیان از آن جداشد. پیش از این هم مسلمین در زمان امویان، اسپانیا و جنوب فرانسه، را متصرف شده بودند. غربیها به خوبی با روحیۀ پیشرفتی که اسلام دارد و باعث شد که اقوام ضعیف و ناتوانی چون اعراب و ترکها به این فتوحات برسند، آشنا هستند و نمیخواهند دوباره روزی را ببینند که مسلمین به اوج رسیده باشند.

 شاید بگویید، مسلمین که دیگر قدرتی ندارند. اتفاقا غربیها نیز با مطالعۀ تاریخ اسلام میبینند که مسلمین بعد از دو حملۀ وحشتناک مغولها و تیمور، که تمام قوای مسلمین را ،مگر آنچه در مصر و غرب سوریه بود، منهدم کرد؛ دوباره به قدرت دست یافتند و سه حکومت قدرت مند در هند، ایران و عثمانی ایجاد کردند که عثمانی از جنوب تا مصر از غرب تا مراکش و از شمال غرب تا دروازه های وین پیش رفت. البته حال و روز امروز مسلمین خیلی بهتر از وضعیتشان بعد تهاجمات، مغول و تیمور است، پس غربیها بسیار نگرانند که مسلمین دوباره برخیزند.

 با این اوصاف غربیها با این تهمتهای ناروا سعی دارند هم جوانان مسلمان را از اسلام منزجر کنند و هم غیرمسلمانها را بر ضد اسلام بسیج کنند.

۲. از سوی دیگر، تبلیغات و رسانه ها و شرکتهای بزرگ، در دست غربیها و یهودیهاست و آنها با تمام قوا بر ضد اسلام مسلمین مطلب مینویسند. غربیها حتی بازیهایی میسازند که در آنها، بچه ها باید به طرف کسانی که به عربی حرف میزنند یا مسلمانند شلیک کنند. جالب اینکه این گونه تبلیغات در ایران هم با استقبال کامل روبرو میشود.

 در این شرایط مسلمین قادر نیستند که در برابر این تبلیغات گسنرده، تبلیغ زیادی بکنند، زیرا امکانات کمتری در اختیار دارند.

 از سوی دیگر، در این راه، غربیها و صهیونستها دست به تحریف تاریخ و حقایق نیز میزنند و حقایق ناب اسلام را و تاریخ پرشکوه زندگی را خدشه دار جلوه میدهند! واقعا در عجبم که چگونه پیامبر را در ماجرا نبرد با خیبریان و بنی قریظه محکوم جلوه میدهند! در حالی که تمام مدارک موجود حقانیت پیامبر را در این جنگها نشان میدهند.

اکنون با این اوصاف فقط میتوانیم از جوانان بخواهیم که در مورد دینشان تحقیق بیشتری کنند و تاریخ خودشان را به خوبی بشناسند تا در دام انحرافگران نیفتند. یادمان باشد که معیار ما برای هر چیز قرآن است و هر عملی که در تضاد با قرآن بود و از اسلام نقل شد، را باید رد کنیم زیرا عملی که غیرقرآنی باشد ضداسلامیست.

اگرمنوی نظرات باز نشد، اینجا کلیک کنید

 

جنایات اسرائیل در غزه بدتر از هولوکاست است/غزه صبر پیشه کن

تصاویر جنایات اسرائیل در لبنان

 

گزارش تصویری از جنایات جنگی اسرائیل در لبنان

 

تصاویری بسیار وحشتناک از جنایت در لبنان

خشونتهای کلیسا

خصومت دیرینه مسیحیت با اسلام

برده داری در زمان حکومت زرتشتیان

 
نظرات 1 + ارسال نظر
سید حسین سه‌شنبه 12 آذر‌ماه سال 1387 ساعت 15:43 http://avareyetanha.blogsky.com

عالی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد